|
|
|
|
|
جمعه 4 ارديبهشت 1398 ساعت 12:6 |
بازدید : 16816 |
نوشته شده به دست hossein.zendehbodi |
( نظرات )
اي خوش از تن کوچ کردن
--------------------------------------
اي خوش از تن کوچ کردن، خانه در جان داشتن
روي مانند پري از خلق پنهان داشتن
همچو عيسي بي پر و بي بال بر گردون شدن
همچو ابراهيم در آتش گلستان داشتن
کشتي صبر اندرين دريا افکندن چو نوح
ديده و دل فارغ از آشوب طوفان داشتن
در هجوم ترکتازان و کمانداران عشق
سينهاي آماده بهر تيرباران داشتن
روشني دادن دل تاريک را با نور علم
در دل شب، پرتو خورشيد رخشان داشتن
همچو پاکان، گنج در کنج قناعت يافتن
مور قانع بودن و ملک سليمان داشتن
-----------------------------------------
بلبل آهسته به گل گفت شبي
که مرا از تو تمنائي هست
من به پيوند تو يک راي شدم
گر ترا نيز چنين رائي هست
گفت فردا به گلستان باز آي
تا ببيني چه تماشائي هست
گر که منظور تو زيبائي ماست
هر طرف چهره? زيبائي هست
پا بهرجا که نهي برگ گلي است
همه جا شاهد رعنائي هست
باغبانان همگي بيدارند
چمن و جوي مصفائي هست
قدح از لاله بگيرد نرگس
همه جا ساغر و صهبائي هست
نه ز مرغان چمن گمشدهايست
نه ز زاغ و زغن آوائي هست
نه ز گلچين حوادث خبري است
نه به گلشن اثر پائي هست
هيچکس را سر بدخوئي نيست
همه را ميل مدارائي هست
گفت رازي که نهان است ببين
اگرت ديده ي بينائي هست
هم از امروز سخن بايد گفت
که خبر داشت که فردائي هست
--------------------------------------
:: برچسبها:
شعر سیمین بهبهانی ,
اشعار سیمین بهبهانی ,
شعر ,
سیمین بهبهانی ,
|
امتیاز مطلب : 169
|
تعداد امتیازدهندگان : 34
|
مجموع امتیاز : 34
|
|